آموزش درک خوانداری: بهبود توانایی استنباط در آزمون پرلز
|
معصومه نجفی پازکی |
|
|
چکیده: (4124 مشاهده) |
نتایج آزمون پرلز حاکی از آن است که میانگین کل نمرات دانشآموزان ایرانی به طور معناداری کمتر از میانگین جهانی است. گزارشهای مرکز پرلز نشان میدهند که یکی از مشکلات دانش آموزان ایران در درس خواندن، ناتوانی در رسیدن به استنباط است (کریمی،1388). در این تحقیق پژوهشگر در چارچوب مدل سازندهگرایی (گراسر، سینگر و ترابسو، 1994) از طریق مداخله آموزشی، مهارت درک متن را در کودکان 9 تا 10 ساله بهبود بخشیده است. هدف از انجام این پژوهش ارتقای توانایی رسیدن به استنباط در آزمودنیها بود تا به این ترتیب با رفع مشکل اصلی دانشآموزان ایرانی امکان ارتقای درکمتن و به تبع آن نتایج پرلز فراهم آید. این پژوهش، تحقیقی شبه تجربی است. در انجام این تحقیق طرح پیشآزمون– پسآزمون با گروه کنترل به کار رفته، یعنی با استفاده از سؤالات آزمون پرلز 2011 از هر دو گروه آزمایشی و کنترل پیشآزمون و پسآزمون گرفته شده است. دانشآموزان در گروه آزمایشی از طریق مداخله آموزشی به راهبردهای درک متن مجهز شدند و گروه کنترل مداخله آموزشی دریافت نکردند. نمونه آماری شامل 66 نفر گروه آزمایشی و 68 نفر گروه کنترل است که با روش نمونهگیری چندمرحلهای از مدارس دخترانه دو منطقه در تهران (مناطق 2 و 18) انتخاب شدند. نمونه سؤالات آزمون پیشرفت تحصیلی پرلز 2011 و آزمون هوش ریون ابزارهای پژوهش حاضر بودند. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که این دوره آموزشی به طور معناداری سبب ارتقای توانایی رسیدن به استنباط و درک متن در گروه آزمایش شد. با توجه به یافته های پژوهش میتوان نتیجه گیری کرد که آموزش درک خوانداری در چارچوب مدل سازندهگرایی موجب افزایش درک متن و توانایی استنباط میشود.
|
|
واژههای کلیدی: درک متن، مداخله آموزشی، مدل سازندهگرایی، استنباط، آزمون پرلز |
|
متن کامل [PDF 560 kb]
(8977 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1391/5/2 | پذیرش: 1392/6/25 | انتشار: 1393/8/8
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|