پژوهش حاضر با هدف ارائه الگو و شناسایی ابعاد و مؤلفههای توانمندسازی معاونان و مربیان پرورشی مدارس متوسطه اول و دوم طراحی و اجرا شده است. روش پژوهش، آمیخته اکتشافی است که در بخش کیفی، از راهبرد نظریه برخاسته از دادهها و در بخش کمی از روش توصیفی ـ پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق در مرحله اول - بخش کیفی - خبرگان و متخصصان حوزه تعلیم و تربیت بودند که برای دستیابی به مدل اولیه تعداد 50 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و پس از انجام مصاحبههای لازم با ده نفر از آنان، اشباع اطلاعاتی حاصل شد. در مرحله دوم - بخش کمی - کارکنان و مربیان آموزش پرورش بهصورت نمونهگیری تصادفی طبقهای از میان کارکنان آموزش و پرورش استان ایلام انتخاب شدند (N=169). ابزار پژوهش برای بخش کیفی، مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محققساخته (برگرفته از متن مصاحبهها) بوده است. در مرحله اول، پژوهشگر موضوع اتکاپذیری پژوهش را رعایت کرده و برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است (0/96=α). روایی پرسشنامه با بهرهگیری از نظرات اساتید و خبرگان مورد تائید قرار گرفت. برای تحلیل دادهها ابتدا ضریب بارتلت و ضریب KMO برای همبستگی درونی بهکار گرفته شدند و کفایت حجم نمونه 0/92 بهدست آمد. سپس از طریق مدلیابی معادلات ساختاری، الگوی مفهومی استخراجشده از بخش کیفی مورد آزمون و تأیید قرار گرفت. بر اساس یافتههای تحقیق، عوامل محیطی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، عوامل راهبردی و پیامدها بر توانمندسازی مربیان و معاونان پرورشی مؤثر شناخته شدند.