هدف اصلی این تحقیق بررسی ماهیت و چگونگی عملیاتی شدن یکی از سیاست های اخیر وزارت آموزش و پرورش با نام هوشمندسازی مدارس است. به این منظور با روش مطالعه موردی که به واکاوی عمیق یک پدیده در یک یا چند مورد می پردازد، چهار مدرسه که در شهر تهران از نظر آموزش و پرورش جزو مدارس هوشمند محسوب میشدند با نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. به منظور پاسخ به پرسش های این پژوهش که از جنس چگونگی پدیده هستند از روشهای متعارف تولید داده درپژوهشهای کیفی یعنی مشاهده میان مدت، مصاحبه مردم نگارانه و پرسشنامۀ باز استفاده شد و با تکنیکهای مقایسه مداوم، کدگذاری باز و محوری مورد تحلیل قرار گرفت. یافتههای این تحقیق تحت دو مضمون کلیِ عوامل ساختاری و فرآیندی یک مدرسه هوشمند بازنمایی شدهاند. عوامل ساختاری ناظر بر مضامینی است همچون تعداد رایانه در مدرسه، تعداد و نوع نرمافزارهای موجود و میزان استفاده، سواد رایانهای معلم و دروسی که بیشتر در آنها از رایانه استفاده میگردد و عوامل فرآیندی ناظر بر مضامینی همچون تعامل معلم و دانشآموز در کنشهای پداگوژیک آنها، تعامل میان دانش آموزان، تعامل معلم با همکاران و با مدیر مدرسه است. دادههای این پژوهش نشان داده است که فاصله ای قابل ملاحظه میان تلقی اسناد سیاستگذاری از مدارسهوشمند و آنچه به واقع در حال اتفاق افتادن است، وجود دارد. این شکاف به ویژه در خصوص عوامل فرآیندی چشمگیر است.
Talaa’ee, Ph.D. E, Ansaari N, Pahlavaan M, Abootaalebi Z. Making Iranian Schools Smart: From Policy to Practice. QJOE 2016; 32 (3) :79-105 URL: http://qjoe.ir/article-1-133-fa.html
طلایی ابراهیم، انصاری نسرین، پهلوان مکرمه، ابوطالبی زهرا. هوشمندسازی مدرسه در ایران از سیاستگذاری تا عمل:مطالعه موردی چندگانه. فصلنامه علمی - پژوهشی تعلیم و تربیت. 1395; 32 (3) :79-105