هدف اصلی این پژوهش بررسی دیدگاه معلمان و دانشآموزان در زمینۀ طراحی آموزشی همدلانه است. رویکرد پژوهش، کیفی و روش آن پدیدارنگاری است. جامعه پژوهش معلمان و دانشآموزان شهر تهران بودند که برای انتخاب معلمان از روش نمونهگیری گلوله برفی و برای دانشآموزان از روش ترکیبی استفاده شده است. به منظور گردآوری دادهها از مصاحبههای نیمهساختارمند استفاده شده و دادههای به دست آمده با روشهای کدگذاری باز و مقولهبندی توصیفی و نیز برونداد استنتاجی در نرمافزار MAXQDA کدگذاری و تحلیل شده اند. یافتهها نشان میدهند که طراحی آموزشی همدلانه از دیدگاه معلمان، به دو شیوۀ کلیِ ایجابی و سلبی شکل میگیرد. طراحی همدلانۀ ایجابی شامل فراالگویی، مشارکتی، ذهنی و یادگیرنده- محور است. طراحی همدلانه سلبی، شامل طراحی غیرمنعطف، طراحی غیرضروری و طراحی هدف- محور است. دانشآموزان معتقدند در طراحی همدلانه نقش معلم باید از دانشآموز مجزا شود. دانشآموزان نقش معلم را در دو بعدِ اخلاق حرفهای و مهارتهای حرفهای میبینند. مهارت حرفهای معلم شامل برنامهریزی، روش تدریس، مدیریت، روزآمد بودن اطلاعات و سواد علمی بالا، درسپژوهی و سوابق کاری است. بعد اخلاق حرفهای نیز شامل مؤلفههایی مانند خودشناسی، انعطافپذیری، قانونپذیری، وجدان کاری، حسن رفتار و انگیزۀ شغلی است. نقش دانشآموزان نیز در یک آموزش مؤثر شامل همکاری، یادگیری و درک، انگیزش، عملکرد مناسب، قانونمداری، انضباط و تلاش است. در پایان به منظور طراحی آموزشی مبتنی بر همدلی، چارچوبی جدید برای طراحی همدلانۀ چهارلایهای با ابعاد مربوطه ارائه شده است.