تحلیلی دو سطحی از تـأثیر وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده و درجۀ توسعه یافتگی استان محل زندگی بر بازماندگی تحصیلی فرزندان در ایران
|
محمد امیری |
|
|
چکیده: (4157 مشاهده) |
در این پژوهش، عوامل «بازماندگی تحصیلی فرزندان» در دو سطح«خانواده» و «استان محل زندگی» با روش مدلهای خطی سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بنابر تحلیلهای انجام شده،میانگین «نسبت فرزندان محروم از تحصیلات بالاتر از دورۀ راهنمایی در خانواده» در میان استانها تفاوتی معنادار با همدیگر دارد. این به معنای تأثیر ویژگیهای سطح دوم (استان) بر تغییرات میانگینِ سطح اول(خانواده)است و لزوم به کارگیری مدل چند سطحی را تأیید میکند. براساس برآوردها، بیشترین تفاوتها در نسبت بازماندگی تحصیلی مربوط به سطح خانواده است.در سطح استانی،وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده رابطۀ منفی معنادار با نسبت بازماندگی تحصیلی فرزندان درون استانها دارد؛ اما درباره شدت این رابطه، یافته ها نشان میدهند که هرچه میانگین «نسبت فرزندان بازمانده از تحصیل خانواده» در استانی بالاتر باشد، شدت رابطۀ وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده و بازماندگی تحصیلی فرزندان کاهش مییابد و در مقابل، هرچه این میانگین کمتر باشد، شدت این رابطه افزایش مییابد. به سخن دیگر، در استانهایی که میزان بازماندگی از تحصیل زیاد است، عوامل زمینهای دیگری افزون بر وضعیت خانوادهها، همچون شاخصهای توسعۀ استان، وضعیت آموزش و ...، در تشدید این مسئله مؤثر هستند. در نهایت میتوان اذعان کرد که نقش وضعیت اقتصادی-اجتماعی «خانواده» درمقایسه با وضعیت «استان»،در مسئلۀ بازماندگی تحصیلی فرزندان از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چرا که شدت تأثیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده بر وضعیت تحصیلی فرزندان،در استانهای متفاوت با هر نوع زبان و گویش و نیز با هرسطح از توسعه یکسان بوده است. یافته های این پژوهش، همچنان بر نقش بی بدیل خانواده در تربیت و جامعه پذیری فرزندان تأکید دارد.
|
|
واژههای کلیدی: بی سوادی و کم سوادی، بازماندگی تحصیلی، وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده، درجۀ توسعه یافتگی، نوع زبان و گویش، مدلهای خطی سلسله مراتبی |
|
متن کامل [PDF 1333 kb]
(3582 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1392/10/24 | پذیرش: 1393/10/3 | انتشار: 1394/9/29
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|